«تایم» به شیوه هر سال، فهرستی از برترین دهگانهها را در زمینههای مختاف منتشر کرده است. بد ندیدم با هم نگاهی به ۱۰ تحول برتر دنیای پزشکی در سال ۲۰۰۸ بیندازیم:
۱- نخستین نورونهایی که از بیماران مبتلا به ALS ساخته شد: در بیماری ALS، سلولهای عصبی واقع در مغز که مسئول اعمال حرکتی ارادی بدن هستند، به صورت تدریجی و پیشرونده دچار مرگ میشوند. سال ۲۰۰۸، دانشمندان با استفاده از شیوهای که دانشمندی به نام «شنیا یاماناکا» -دانشمند دانشگاه کیوتو- در سال ۲۰۰۶، ابداع کرده بود، موفق شدند، سلول عصبی (نورن) حرکتی از بیماران ALS بسازند.
یاماناکا شیوهای ابداع کرده بود که در آن با برنامهریزی مجدد سلولهای پوست بدن میشد، آنها را به سلولهای رویانی تبدیل کرد و متعاقب آن این سلولها را به سلولها بافت دلخواه تبدیل کرد.
سال گذشته دانشمندان دانشگاه هاروارد و کالیفرنیا با استفاده از همین شیوه، با استفاده از سلولهای پوستی دو زن بالغ مبتلا به ALS، نورون حرکتی ساختند. به این ترتیب با استفاده از این تحول، دانشمندان قادر خواهند بود که روند بیماری و مرگ نورونهای حرکتی را در شرایط آزمایشگاهی، مطالعه کنند و درمانهای مؤثرتری برای بیماری بیابند.
۲- التهاب در برابر کلسترول: نیمی از حملههای قلبی در آمریکا در بیماارنی رخ میدهند که کلسترول طبیعی دارند. گیجگننده است؟! راستش پزشکان هم کمابیش تا نوامبر سال ۲۰۰۸، همین حالت را داشتند!
در نوامبر سال ۲۰۰۸، دکتر «پل ریدکر»، عامل خطری مستقل برای حمله قلبی پیدا کرد: التهاب. التهاب که متهم اصلی ایجاد بیماریهای دیگری در بدن مثل التهاب مفاصل و بیماریهای خودایمنی است، میتواند به اندازه عوامل خطر دیگری مثل سطح کلسترول خون، در ایجاد حمله قلبی مؤثر باشد.
البته پیش از این هم مطالعات کوچکتری، رابطهای بین التهاب و حمله قلبی پیدا کرده بودند. اما پژوهش جدید ریدکر که در مجله معتبر پزشکی NEJM به چاپ رسید، تحولی اساسی به حساب میآمد:
CRP، یک پروتئین موجود در خون است که اندازگیری آن میتواند، میزان التهاب در بدن را نشان بدهد. پژوهش ریدکر نشان داد که وقتی افرادی با کلسترول طبیعی و میزان بالای CRP، داروهای پایینآورنده کلسترول موسوم به «استاتینها» را دریافت میکنند، احتمال بروز حمله قلبی در آنها ۵۴ درصد پایین میآید. در مقابل، خطر بروز حمله قلبی در کسانی که تنها به خاطر کلسترول بالا، درمان دارویی دریافت میکنند، ۲۰ درصد نزول میکند.
پزشکان عقیده دارند که کلسترول و تودههای (پلاکها) چربی هنوز هم شاخص اصلی بروز حملات قلبی محسوب میشوند. نقشی که التهاب در این میان بازی میکند این است که ناپایداری پلاکهای چربی جدار عروق را افزایش میدهد و احتمال پاره شدن آنها و در نتیجه مسدود شدن رگهای قلبی را بالا میبرد. بنابراین التهاب هم، درست مثل سطح کلستورل خون، نقشی اساسی در ایجاد سکته قلبی بازی میکند.
۳- جراحی بدون جای زخم: پزشکان روز به روز بیشتر مشتاق انجام اعمال جراحی میشوند که در آنها برای رسیدن به عضو مورد نظر به جای برش دادن سطح بدن، تیغ جراحی از طریق حفرات طبیعی بدن مثل دهان، واژن و کولون به عضو مورد نظر برسد.
سال گذشته، در ماه مارس، یک گروه پزشکی دانشگاه کالیفرنیا در سندیهگو، موفق شدند با استفاده از ابزاری که انتهای آن مجهز به دوربین بود، از طریق واژن یک زن، عمل آپاندیسیت را انجام بدهند!
چنین شیوهای میتواند به بیمارانی که عمل معده موسوم به bypass معده را انجام دادهاند، و بعد از عمل بافت معده آنها دچار اتساع شده، کمک کند، چرا که به جای اعمال جراحی معمول، میتوان معده آنها را با استفاده از ابزاری که از دهان آنها وارد میشود و به معده میرسد، عمل کرد.
البته در این شیوه جراحی هم برشهایی روی بافتها داده میشود، ولی این برشها در مقایسه با برشهای معمول، بسیار کوچکتر هستند و در نتیجه میزان درد و عفونت بیماران کاهش مییابد و بیماران سریعتر، بهبود مییابند.
۴- ژنوم برای توده مردم: زمانی تعیین ساختمان مولکول DNA تنها از «جیمز واتسون» -یکی از کاشفان آن- یا از «کریگ ونتر» -یکی از کسانی که از ژنوم انسان نقشه برداری کرد-، برمیآمد، اما حالا شما با مبلغ نازل ۳۹۹ دلار میتوانید از DNA خودتان نقشهبرداری کنید و تعدادی از رازهای آن را آشکار کنید!
گرچه دانشمندان بر سر میزان سودمندی کسب اطلاعات شخصی از DNA، اختلاف نظر دارند، اما شرکتهایی مثل ۲۳ and Me، هماینک امکان میدهند که هر شخص تنها با ارسال یک نمونه ساده بزاق، به چنین اطلاعاتی برسد.
البته پیش از این هم امکان چنین کاری مهیا بود، اما مبلغی که هر شخص باید میپرداخت، بسیار بالا بود. ۲۳ and Me بعد از دریافت نمونه بزاق، DNA از آن استخراج میکند و سپس دنبال ژنهای مرتبط با ۹۰ نوع بیماری مختلف میگردد، از ژن مرتبط با بیماری عدم تحمل لاکتوز گرفته تا سرطان پروستات!
البته در بسیاری موارد داشتن ژن یک بیماری به معنای احتمال ابتلای صد در صد به بیماری نیست. اما کسب اطلاع از داشتن چنین ژنهایی میتواند به هر فرد کمک کند که عوامل خطر مرتبط با آن را کم کند یا دنبال تشخیص زودهنگام بروز بیماری و درمان زودتر و مؤثرتر آن باشد.
۵- شناسایی ژنهای تازهای مرتبط با بیماری آلزایمر: گرچه پیش از این هم ژنهای زیادی در ارتباط با بیماری آلزایمر شناسایی شده بودند، اما کشف هر ژن تازهای در ارتباط با این بیماری، امید تازهای برای درمان آلزایمر در آینده، ایجاد میکند.
سال گذشته، پژوهشی روی ۱۳۰۰ خانواده که در آنها عضو یا اعضایی مبتلا به آلزایمر بودند، انجام شد. این پژوهش منتج به شناسایی ۴ ژن تازه شد که مرتبط با آلزایمر هستند. نقش این ژنها در ایجاد بیماری آلزایمر به درستی شناخته نشدهاند، اما دانشمندان معتقدند که آنها مرتبط با مرگ سلولهای عصبی هستند.
با پیشرفت بیماری آلزایمر، پلاکهای چربی و کلافههای فیبری پروتئینی در مغز تشکیل میشوند که در نهایت منجر به مرگ سلولهای عصبی میشوند.
یکی از ژنهایی که به تازگی شناسایی شدهاند، باعث تولید پروتئینی میشود که باعث ارتباط سلولهای عصبی میشود، چیزی که در بیماری آلزایمر کاهش پیدا میکند.
۶- واکسن پنجکاره: هر پدر و مادری میداند که چه اندازه کودکانشان از تزریق متنفر هستند. واکسن پنجکارهای موسوم به پنتاسل Pentacel میتواند، میزان دفعات تزریق واکسن را به اندازه قابل توجهی کاهش دهد.
پنتاسل، نخستین واکسنی است که میتواند در برابر پنج بیماری مهم ایمنی ایجاد کند: دیفتری، کزاز، سیاهسرفه، فلج اطفال و عفونت هموفلیوس آنفلوانزای نوع B. این واکسن در پنجهزار کودک مورد آزمایش قرار گرفته است و جز تب و قرمزی و التهاب محل تزریق عارضه جانبی خاصی نداشته است.
پنتاسل، کلا ۴ باز باید تزریق شود، ۳ باز بین ۲ تا ۶ ماهگی و یک بار بین ۱۵ تا ۱۸ ماهگی. به این ترتیب تعداد دفعات تزریق واکسن به کودکان زیر ۱۸ ماه از ۲۳ بار به تنها ۴ بار کاهش پیدا میکند.
واکسن پنجکاره جدید، میتواند سهولت زیادی در برنامههای ایمنی اطفال ایجاد کند و درصد ایمنسازی اطفال را به میزان قابل توجهی افزایش دهد.
۷- تستهای ژنتیکی برای سرطان پستان: غربالگریهای ژنتیکی نه تنها ابزاری مؤثری برای تشخیص زودهنگام سرطان محسوب میشوند، بلکه میتوانند به درمان سرطانها هم کمک کنند.
تست ژنتیکی SPOT-Light در بیماران مبتلا به سرطان پستان میتواند میزان جواب پاسخدهی آنها را به داروی ضد سرطان Herceptin مشخص کند. Herceptin دارویی است که بر نوعی از سلولهای سرطانی پستان که مقدار زیادی پروتئین موسوم به HER2 از خود آزاد میکنند، موثر است.
بنابراین پزشکان برای اینکه مشخص کنند، کدام بیمار پاسخ خوبی به این دارو میدهد، تکهای از بافت سرطانی را بر میدارند و تست SPOT-Light را روی انجام میدهند. این آزمایش تعداد ژنهای HER2 روی سلولهای سرطانی را مشخص میکند. هر اندازه تعداد این ژنها بیشتر باشد، میزان پاسخدهی به Herceptin هم بیشتر خواهد بود.
تحول دیگر مرتبط با سرطان پستان در سال گذشته، تست ژنتیکی دیگری موسوم به OncotypeDx بود، این تست احتمال عود سرطان پستان را مشخص میکند و میتواند تعیین کند که کدام داروی ضد سرطان در مورد یک تومور خاص، بهتر عمل میکند.
۸- تست خونی مادر برای تشخیص سندروم داون در جنین: یکی از بهترین شیوههای تشخیص قبل از تولد سندروم داون Down، آمنیوسنتز است. در این شیوه، سوزنی مقداری از مایع آمنیتوتیکی که جنین را احاطه میکند، برمیدارد. ولی آمنیوسنتز میتواند باعث آسیب بافت عصبی جنین شود، به علاوه از هر ۲۰۰ زنی که مورد آمنیوسنتز قرار مییگرند، یک مورد دچار سقط جنین میشود.
اما تست ژنتیکی جدیدی که مراحل تحقیقاتی خود را طی میکند، میتواند کار تشخیص پیش از تولد سندرم داون را بسیار آسان کند، چرا که برای تشخیص، گرفتن یک نمونه خون از مادر کافی خواهد بود.
میزان بسیار کمی از DNA جنین وارد خون مادر میشود، با بررسی این DNA، میتوان تعیین کرد که کروموزم شماره ۲۱ اضافی، یعنی همان عامل بیماری، در DNA جنین وجود دارد یا نه.
۹- چسب ضد استفراغ برای بیماران سرطانی: تهوع و استفراغ شدید یکی از عوارض شیمیدرمانی در بیماران مبتلا به سرطان است. داروهای خوراکی و تزریقی برای کاهش این عارضه جانبی از پیش وجود دا شتهاند، اما پچ ضد استفراغی موسوم به Sancuso این کار را بسیار آسان میکند.
این پچ، به صورت پیوسته و مداوم دارویی به نام granisetron از خود آزاد میکند، این دارو با بلوک کردن گیرندههای سروتونین، میزان تهوع را کم میکند.
استفاده از این پچ، سال گذشته از سوی سازمان نظارت بر غذا و داروی آمریکا FDA مورد تأیید قرار گرفت.
۱۰- پیوند تراشه ساختهشده با سلولهای بنیادی: «کلودیا سانچر» ۳۰ ساله، بیماری مبتلا به سل بود که سال گذشته، پیوند عضو استثنایی در مورد او انجام شد.
بیماری سل، باعث آسیب جدی یکی از نایژههای او شده بود. پزشکان تصمیم گرفتند که پیوند نایژه را به شیوهای نو برای او انجام دهند:
در مرحله اول نای یک اهداکننده فوتشده، برداشته شد و سلولهای پوششی نای، کاملا برداشته شد و در مرحله بعد با استفاده از سلولهای بنیادی خود خانم سانچز، عضو اهدایی، پوشش دوباره داده شد و سرانجام این نای به بدن او پیوند زده شد.
از آنجا که چنین پیوندی سیستم ایمنی گیرنده را تحریک نمیکند، نیاز به هیچ تضعیفکننده سیستم ایمنی برای جلوگیری از رد پیوند، نبود و خانم سانچز که مادر دو فرزند هم است، بعد از ۶ ماه، زندگی عادی خود را از سرگرفت.
http://1pezeshk.com