اکس = افسردگی

اکس = افسردگی

اکس = افسردگی

جامعه > سلامت - مقاله نیوساینتیست از جدیدترین پژوهش‌ها درمورد عوارض بلندمدت اکستازی می‌گوید

آن را دومین تابستان عشق می‌نامیدند. بیست سال پیش از این، افراد جوان در همه جای دنیا تی‌شرتهایی می‌پوشیدند که عکس صورتهای خندان روی آنها بود و در تمام طول شبها به شادی و پایکوبی می‌پرداختند، آنها انرژی بی‌پایان خود را مدیون مولکولی بودند که MDMA نام داشت و مشتقات آن را همه به نام اکستازی یا روان گردان می‌شناختند. اکثر جوانان پر شور آن دوره، اکنون روان گردانها را ترک کرده‌اند و به دوران میان‌سالی وارد شده‌اند. ولی آیا روان گردانها هم آنها را ترک کرده‌اند؟

اکنون زمان به اندازه کافی سپری شده است تا بتوان به پاسخی برای این سوال که آیا روان گردانها تاثیرات بلند مدت روی سلامتی دارند یا نه پاسخ گفت. بر پایه نتایج گسترده‌ترین پژوهشی که تا کنون روی این امر انجام شده می‌توان گفت که روان گردانها منجر به مشکلات کوچکی در حافظه و همچنین افسردگی خفیف می‌شوند، ولی این مسائل در دنیای واقعی به ندرت مشکل تلقی می‌شوند. اما پژوهشهای کوچکتری نیز انجام شده‌اند که نشان داده‌اند که بعضی افراد دچار مشکلات خیلی جدی‌تری شده‌اند که شامل مواردی مانند ضعف دستگاه ایمنی و مشکلات بزرگتر در حافظه می‌شوند. در نتیجه می‌توان گفت برای اکثر مردم روان گردانها به آن بدی که گفته می‌شد نبوده‌اند و آن اثرات مخرب دراز مدت وحشتناکی که همه در طول این سالها در انتظارش بوده‌اند را از خود نشان نداده‌اند.

این تحقیق توسط شورای مشورتی اثرات استفاده از مخدرهای بریتانیا (ACMID) انجام شده است. این شورا یک نهاد مستقل است که به دولت بریتانیا در مورد سیاستهای مقابله با مواد مخدر مشاوره می‌دهد. توصیه‌های اصلی این گزارش این است که با توجه به موارد فوق و البته بخاطر تاثیرات مخرب مولکولهای ام دی ام ای بر افراد و همچنین جامعه، این مولکول از یک مخدر کلاس الف که در برگیرنده مخدرهایی همچون هروئین و کوکائین است، به کلاس ب که شامل موادی مانند شاهدانه می‌شود  منتقل شود.

هیچ کس نمی‌گوید که روان گردانها بی خطر هستند: تاثیرات کوتاه مدت آن جای بحث ندارند. ام دی ام ای یک سم است، هر چند که زهر آن خیلی هم قدرت مند نیست ویک فرد متوسط باید 20 تا 30 قرص آن را بخورد تا به حال مرگ بیفتد. ولی گروه کوچکتری از مردم نیز وجود دارند که برای آنها حتی مقادیر کم آن نیز کشنده است. برای مثال، در انگلستان و ولز تقریبا نیم میلیون نفر در سال قرصهای روان گردان مصرف می‌کنند در حالی که تنها 30 نفر از آنها جان خود را از دست می‌دهند، که اکثر آنها نیز در اثر گرم شدن بیش از حد یا مسمومیت آب می‌میرند.

ولی چیزی که تا پیش از این مشخص نبوده این بود که آیا استفاده از روان گردانها می‌تواند در دراز مدت منجر به مشکلات سلامتی شود یا نه و اگر این گونه است چه اندازه‌ای از مصرف آن شما را در معرض این مخاطرات قرار می‌دهد.

در آزمایش این مواد روی حیوانات، مشخص شد که کاربرد آن به تخریب دائمی سیستم سروتونین در مغز منجر می‌شود، که بر قدرت ادراک و خلق و خوی آنها اثر خواهد گذاشت. تصویر برداری از مغز انسانهایی که در گذشته از این قرصها استفاده کرده‌اند اثرات مشابهی را روی مغز آنها آشکار کرده است، ولی اکنون سوال اینجاست که تا چه اندازه از این تخریب ناشی از مصرف روان گردانها بوده و چه میزان آن در اثر دیگر عوامل و مسائل زندگی واقعی اتفاق افتاده است.

ACMID گزارش خود را تا حد زیادی بر پایه پژوهشی بنا نهاده‌ است که به سفارش این کمیسیون و توسط گابریل راجرز و روت گارساید از دانشگاه علوم پزشکی پنینسولا انجام شده است. این دانشگاه در اکستر در بریتانیا واقع است.

آنها تمام پژوهشها در زمینه روان گردانها در سراسر دنیا را در کنار هم قرار دادند و تلاش کردند که وضعیت سلامتی افرادی را که در گذشته از این قرصها مصرف می‌کردند مورد بررسی قرار دهند، و اطلاعات 110 پژوهشی را که تا کنون به اثرات بلند مدت روان گردانها پرداخته‌اند دوباره بررسی کردند.

آنان دریافتند که افرادی که در گذشته حتی به مقدار کم از این قرصها استفاده کرده بودند در مقایسه با دیگران در تستهای هوش نتایج ضعیفتری داشته‌اند، این تستها عملکرد ذهنی و به خصوص حافظه، توجه و عملکردهای اجرایی را که شامل تصمیم گیری و برنامه‌ریزی می‌شود را اندازه‌گیری می‌کنند.

بیشترین تاثیرات این قرصها روی حافظه و به خصوص روی حافظه زبانی و کاری دیده شده است. در حالی که توانایی برنامه‌ریزی تا حدی تحت تاثیر این مواد واقع شده است، دیگر جنبه‌های عملکردهای اجرایی با مشکلی مواجه نشده‌اند.

در مورد افسردگی نیز اوضاع به همین ترتیب است و به گفته راجرز «اثرات کوچک قابل اندازه گیری دیده شده‌اند».

این اثرات فقط در مصرف کنندگان کنونی مشاهده نمی‌شوند بلکه کسانی که در گذشته مبادرت به مصرف این قرصها کرده‌اند و دست کم شش ماه از زمان ترک مصرف این قرصها در آنها می‌گذرد نیز با این مشکلات روبرو شده‌اند که این خود نشان از اثرات بلند مدت این قرصها دارد. عجیب این جاست که هیچ ارتباطی بین میزان مصرف و شدت مشکلات هوشیاری دیده نمی‌شود، که از این مساله چنین بر می‌آید که حتی مصرف خیلی کم این قرصها نیز موجب این مشکلات خواهد شد.

و به این مشکلات باید ظاهر افسرده نسل گذشته مصرف کنندگان قرصها را نیز اضافه کرد، که شامل کسانی که سالهاست که مصرف روان گردانها را ترک کرده‌اند نیز می‌گردد. ولی راجرز خیلی با این نتیجه موافق نیست و اعتقاد دارد که تفاوتهای کوچک در تحقیقات آزمایشگاهی الزاما به معنی بروز مشکل در دنیای واقعی نیستند. وی می‌گوید «این نتایج به لحاظ آماری مهم هستند، ولی این که از نظر بالینی نیز با اهمیت باشند مسئله دیگری است».

برای مثال شواهد کمی وجود دارد که مردم در حال حاضر با مشکلات حافظه و تمرکز که در آزمایشگاهها مشاهده شده‌اند  روبرو شده باشند. او می‌گوید «این مسائل مهم به نظر نمی‌رسند و معلوم نیست که تاثیر چندانی روی عملکرد روزانه مصرف کنندگان سابق گذاشته باشند».

در این زمان، نسل قبلی افرادی که از قرصهای روان گردان استفاده می‌کردند و اکنون در سنین میانسالی قرار دارند، در تستهای افسردگی، به طور میانگین در مرزهای سطح نرمال قرار دارند. به رغم اینکه آنها امتیازات کمتری از کسانی که از این قرصها استفاده نمی‌کردند کسب می‌کنند، این امتیازات آنقدر بد نیستند که از سوی پزشکان، بیماری تلقی شوند. راجرز در این رابطه می‌گوید: «هیچ نشانه‌ای از این که آنها از عملکرد عادی فاصله می‌گیرند وجود ندارد».

او همچنین هشدار می‌دهد که باید با احتیاط با نتایج این پژوهشها برخورد کرد چرا که اکثر پژوهشها بر پایه گزارشهای فردی افراد داوطلب به شرکت در آزمایشات در مورد اثرات روان گردانها بنا نهاده شده، حال آنکه در اکثر این موارد، قرصها با دیگر مخدرها و الکل ترکیب شده بودند. این عوامل گیج کننده فهمیدن این را که کدام یک نمونه معرف است، میزان استفاده گزارش شده افراد چقدر با میزانی که واقعا مصرف کرده‌اند ارتباط دارد و این که کدام تاثیر واقعا ناشی از مولکول ام دی ام ای است را غیر ممکن می‌سازد.

خانم وال کرسن روان دارو شناس از کالج دانشگاهی لندن می‌گوید که تحلیل راجرز در مورد «بهترین چیزی است که شما می‌توانید از یک مخلوط درهم و برهم بدست بیاورید». او نیز با این نتیجه گیری که در مورد میانگین مردم شواهدی از  هیچ تاثیر قابل مشاهدی‌ای بر زندگی روزمره وجود ندارد موافق است.

دیگران اما چندان با این نظر موافق نیستند. اندرو پاروت از دانشگاه سوانسی در انگلستان که از میانه دهه 1990 روی سلامتی مصرف کنندگاه قرصهای روان گردان تحقیق می‌کند می‌گوید: «ما مصرف کنندگانی را می‌بینیم که مقادیر خیلی زیادی را مصرف کرده‌اند و دچار مشکلات خیلی شدیدی شده‌اند». این مشکلات به گفته او شامل مواردی مانند دشواریهای حافظه، اختلالات خواب، افسردگی، دستگاه ایمنی تضعیف شده بدن و مشکلات قوای جنسی می‌شوند.

او بر مبنای پژوهشهایی که انجام داده عقیده دارد که تقریبا هر کسی که در مجموع 20 قرص یا بیشتر را مصرف کرده باشد، مشکلاتی در زندگی روزمره‌اش خواهد داشت. او می‌گوید: «همه آنها به تنهایی مشکلات کوچکی هستند، ولی در کل شما با کسی روبرو خواهید بود که سطح سلامتی او در حدی که انتظارش را دارید، نیست».

راجرز اذعان دارد که بخاطر این که او «میانگین» یک جامعه آماری بسیار بزرگ از مصرف کنندگان مواد روان گردان را در نظر گرفته است، تحلیل او احتمالا بعضی از اثراتی را که پاروت به آن اشاره کرده حذف کرده است و دلیل آن هم این است که در درصد کمی از مصرف کنندگان رخ داده است.

پاروت در ادامه روان گردانها را مخدر «ورودی» می‌نامد. «اکثر مصرف کنندگان سابق اکنون به اعتیاد شدید به الکل، تنباکو و شاهدانه دچار شده‌اند. هنگامی که شما روان گردان را کنار می‌گذارید به دنبال مخدرهای قویتر می‌گردید. مصرف روان گردان عموما به گرایش به سمت مخدرهای قویتر و زیانبارتر منجر می‌شود».

ولی به رغم این مساله، نتایج اولین پژوهشهای «آینده نگرانه» امیدوار کننده‌تر هستند. این پژوهشها گروهی از افراد را در طول سالیان متمادی مورد بررسی قرار می‌دهند و تاثیرات روان گردانها را که در طول زمان آشکار می‌شوند مورد مطالعه قرار می‌دهند. قطعا این تحقیقات قابل اعتماد ترند تا پژوهشهای «گذشته نگرانه» چون آنها به حافظه مردم وابسته نیستند تا به محققین بگویند که در گذشته چه کرده‌اند و چه چیزی مصرف کرده‌اند.

در سال 2002 یک گروه در هلند 188 جوان را به کار گرفتند که هیچ گاه قرصهای روان گردان استعمال نکرده بودند ولی این احتمال می‌رفت که در آینده از این قرصها استفاده کنند. هنگامی که آنها بعد از گذشت 3 سال، دوباره از اعضای این گروه تست هوش گرفتند، 58 نفر گفتند که در طول این سه سال دست کم یک بار از این قرصها استفاده کرده بودند، که این به پژوهشگران این شانس را داد که بتوانند عملکرد گروه معرف را با گروه شاهد، قبل و بعد از مصرف روان گردان مقایسه کنند.

آنها دریافتند که در تمام آزمایش‌‌ها به جز حافظه کلامی (به یاد آوردن کلمات و معانی آنها)، مصرف کنندگان روان گردانها به همان خوبی قبل از مصرف قرص بودند، و به خوبی کسانی که از قرصها استفاده نکرده بودند. نتیجه این تحقیق با پژوهشهایراجرز مطابقت داشت: چون تاثیرات کم بودند (به طور میانگین یک تفاوت در یک چهارم یک کلمه روی یک نمونه 15 کلمه‌ای)، تاثیر آن بر دنیای واقعی در حد قابل مشاهده‌ای نیست. عکس برداری مغزی به رغم وجود نشانه‌هایی از تخریب بافت سفید و رگهای خونی، تغییری را در سیستم سروتونین نشان نداد. تاثیرات عملی این مواد هنوز کاملا شناخته شده نیست.

راجرز هشدار می‌دهد که خیلی زود است که بگوییم روان گردانها در دراز مدت تاثیر مخربی ندارند، دست کم به این دلیل که ممکن است تاثیرات آنها هنوز زمان کافی برای نشان دادن خود نیافته باشند. «این احتمال وجود دارد که روان گردانها بعدا اثرات وحشتناک خود را نشان دهند. این را تنها زمان مشخص خواهد کرد.»

نیوساینتیست، 11 فوریه 2009- ترجمه: مجید جویا

http://www.newscientist.com/article/mg20126954.500-ecstasys-longterm-effects-revealed.html?full=true